مثبت‌اندیشی پدرانه بابام هر وقت که وارد اتاقم می‌شد می‌دید که لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاق بودم به من می‌گفت : چرا خاموشش نمی‌کنی و انرژی رو هدر میدی؟ وقتی وارد حمام می‌شد و می‌دید آب چکه می‌کنه با صدای بلند فریاد می‌زد: چرا قبل رفتن آب رو خوب نبستی و هدر میدی!!! همیشه ازم انتقاد می‌کرد. بزرگ و کوچک در اَمان نبودند و مورد شماتت قرار می‌گرفتن. حتی زمانی که بیمار هم بود ول کن ماجرا نبود. مثبت‌اندیشی پدرانه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی احمد ابول پور همه چی موجوده کسب و کار و بازاریابی اینترنتی تاثیرات تبلیغات آموزش زبان | ترجمه زبان انگلیسی | لغات انگلیسی آرایشگاه عروس و آتلیه عروس طلاب کشور داستان کوتاه آقای صنایع